از زندگی لذت ببر
دو میمون روی شاخه درختی نشسته بودند و به غروب خورشید نگاه میکردند.* *یکی از دیگری پرسید: چرا هنگام غروب رنگ آسمان تغییر میکند؟* *میمون دوم گفت: اگر بخواهیم همه چیز را توضیح بدهیم، مجالی برای زندگی نمی ماند. گاهی اوقات باید بدون توضیح از واقعیتی که در اطرافت میبینی، لذت ببری... * *میمون اول با ناراحتی گفت: تو فقط به دنبال لذت زندگی هستی و هیچ وقت نمی خواهی واقعیتها را با منطق بیان کنی !!! * *در همین حال هزار پایی از کنار آنها میگذشت... * *میمون اول با دیدن هزار پا از او پرسید: هزار پا، تو چگونه این همه پا را باهماهنگی حرکت میدهی؟ * *هزارپا جواب داد: تا به امروز راجع به...